
یه عکس دسته جمعی با دوستان
اینجا اواسط سال یازدهم هستش که برای جناب استاد مهرابی یه جشن ریز گرفتیم و ایشون رو با 3 ، 4 تا برف شادی تزیین کردیم طوری که دیگه مهندس دیده نمیشد فقط یک ادم برفی دیده میشد که با نگاه خاص و پر معنا داشت بچه های شرور کلاس 201 رو نگاه میکرد .
الان که این عکس رو نگاه میکنم و به اون زمان فکر میکنم میبینم چقدر اونجا همه مون شاد بودیم چقدر رها تر از این موضوعات و درگیری های فکری که الان برامون پیش اومده هستیم
ای کاش اون زمونه دوباره برگرده تا قدر شادی هامون رو بدونیم و بیشتر ازش بهره ببریم
دلیل خاصی نداشت این کارمون فقفط حس کردیم مهندس متاهل شده چون روز قبلش با کت و شلوار و تریپ عروسی اومده بود